هشدار!!!!
یاابالفضل
خودمان را در برابر چشمهای سرگردان و ناپاک محفوظ نگه داریم
لافی که آقای رییس جمهور زد/محمره را از دست نخواهیم داد
من حاضر نیستم تا با شخصیتم معامله شود! من در مقابل خود مردی نمیبینم! زنان خیابان النهر غیرتشان از شما که در محمره بودید، بیشتر است! اگر فرماندهی را به زنان میسپردم بهتر بود.
کدام سخت تر است؟
فضیلت ماه مبارک رمضان
«رمضان» در لغت از «رمض» به معنای شدت حرارت گرفته شده و به معنای سوزانیدن میباشد.1 چون در این ماه گناهان انسان بخشیده میشود، به این ماه مبارک رمضان گفتهاند.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) میفرماید: «ماه رمضان به این نام خوانده شده است، زیرا گناهان را میسوزاند.» 2
رمضان یکی از چهار ماهی است که خداوند متعال جنگ را در آن حرام کرده است.(مگر جنبه دفاع داشته باشد.)
در این ماه کتابهای آسمانی قرآنکریم، انجیل، تورات، صحف و زبور نازل شده است.3
این ماه در روایات اسلامی ماه خدا و میهمانی امت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) خوانده شده و خداوند متعال از بندگان خود در این ماه در نهایت کرامت و مهربانی پذیرایی میکند؛ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) میفرماید: «ماه رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان، ماه امت من است،(4) هر کس همه این ماه را روزه بگیرد بر خدا واجب است که همه گناهانش را ببخشد، بقیه عمرش را تضمین کند و او را از تشنگی و عطش دردناک روز قیامت امان دهد.»
این ماه، در میان مسلمانان از احترام، اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار و ماه سلوک روحی آنان است و مؤمنان با مقدمهسازی و فراهم کردن زمینههای معنوی در ماههای رجب و شعبان هر سال خود را برای ورود به این ماه شریف و پربرکت آماده میکنند، و با حلول این ماه با شور و اشتیاق و دادن اطعام و افطاری به نیازمندان، شبزندهداری و عبادت، تلاوت قرآن، دعا، استغفار، دادن صدقه، روزهداری و ... روح و جان خود را از سرچشمه فیض الهی سیراب میکنند.
فضائل ماه رمضان
گرچه ذکر تمام فضائل ماه مبارک رمضان از حوصله این مقال خارج است؛ ولی پرداختن و ذکر برخی از فضائل آن از نظر قرآن و روایات اسلامی خالی از لطف نیست.
1. برترین ماه سال
ماه مبارک رمضان به جهت نزول قرآن کریم در آن و ویژگیهای منحصری که دارد در میان ماههای سالقمری برترین است؛ قرآن کریم میفرماید: «ماه رمضان ماهی است که قرآن برای هدایت انسانها در آن نازل شده است.»( سوره بقره، آیه 185)
پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله) درباره ماه رمضان میفرماید: «ای مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و مغفرت به شما روی آورد، ماهی که نزد خدا از همه ماهها برتر و روزهایش بر همه روزها و شبهایش بر همه شبها و ساعاتش بر همه ساعات برتر است، ماهی است که شما در آن به میهمانی خدا دعوت شده و مورد لطف او قرار گرفتهاید، نفسهای شما در آن تسبیح و خوابتان در آن عبادت، عملتان در آن مقبول و دعایتان در آن مستجاب است.... بهترین ساعاتی است که خداوند به بندگانش نظر رحمت میکند... .»5
2. نزول کتب آسمانی در این ماه
تمام کتب بزرگ آسمانی مانند: قرآن کریم، تورات، انجیل، زبور، صحف در این ماه نازل شده است. حضرت امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «کل قرآن کریم در ماه رمضان به بیت المعمور نازل شد، سپس در مدت بیست سال بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و صحف ابراهیم در شب اول ماه رمضان و تورات در روز ششم ماه رمضان، انجیل در روز سیزدهم ماه رمضان و زبور در روز هیجدهم ماه رمضان نازل شد.»6
3. توفیق روزه
در ماه رمضان خداوند متعال توفیق روزهداری را به بندگانش داده است؛ «پس هر که ماه [رمضان] را درک کرد، باید روزه بگیرد.»( سوره بقره، آیه 185)
انسان افزون بر جنبه مادی و جسمی، دارای بُعد معنوی و روحی هم هست و هر کدام در رسیدن به کمال مطلوب خود، برنامههای ویژه را نیاز دارند، یکی از برنامهها برای تقویت و رشد بُعد معنوی، تقوا و پرهیزگاری است؛ یعنی اگر انسان بخواهد خودش را از جنبه معنوی رشد و پرورش دهد و به طهارت و کمال مطلوب برسد، باید هوای نفس خود را مهار کند و موانع رشد را یکی پس از دیگری بر دارد و خود را سرگرم لذتها و شهوات جسمی نکند. یکی از اعمالی که در این راستا مؤثر و مفید است روزهداری است، قرآن کریم میفرماید: «... ای افرادی که ایمان آوردهاید! روزه بر شما نوشته شد، همان گونه که بر پیشینیان از شما نوشته شده، تا پرهیزگار شوید.»( سوره بقره، آیه 183)
4. وجود شب قدر در این ماه
شب قدر از شبهایی که برتر از هزار ماه است و فرشتگان در این شب به اذن خدا فرود میآیند و جمیع مقدرات بندگان را در طول سال تعیین میکنند(سوره قدر، آیه 1 ـ 5) و وجود این شب در این ماه مبارک نعمت و موهبتی الهی بر امت پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) است و مقدرات یک سال انسانها (حیات، مرگ، رزق و...) براساس لیاقتها و زمینههایی که خود آنها به وجود آوردهاند تعیین میشود و انسان در چنین شبی با تفکر و تدبر میتواند به خود آید و اعمال یک سال خود را ارزیابی کند و با فراهم آوردن زمینه مناسب بهترین سرنوشت را برای خود رقم زند.7
حضرت امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «تقدیر مقدرات در شب نوزدهم و تحکیم آن در شب بیست و یکم و امضاء آن در شب بیست و سوم است.»8
5. بهار قرآن
نظر به این که قرآن کریم در ماه مبارک رمضان نازل شده و تلاوت آیات آن در این ماه فضیلت بسیاری دارد، در روایات اسلامی، از ماه رمضان به عنوان بهار قرآن یاد شده است؛ چنان که حضرت امام باقر(علیه السلام) میفرماید: «هر چیزی بهاری دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.»9
یک نکته!
بدیهی است فضائل و ثوابهایی که برای ماه مبارک رمضان و روزهداری ذکر شده و به برخی از آنها اشاره شد، از آنِ کسانی است که حقیقت آن را درک کنند و به محتوای آن عمل و در گفتار و کردار به کار گیرند و به آنها جامه عمل بپوشانند. چنان در روایات اسلامی برای روزهداری آدابی ذکر شده و کسانی که صرفاً تلاوت قرآن میکنند، ولی به آیات و احکام آن عمل نمیکنند و یا آن که از روزهداری تنها رنج گرسنگی و تشنگی را میکشند و بوسیله گناه، تأثیر روزه را از بین میبرند و ماه مبارک رمضان و فضای معنوی آن تأثیری بر اشخاصی بر جای نمیگذارد، مورد نکوهش قرار گرفتهاند.
چنانکه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به زنی که با زبان روزه کنیز خود را دشنام میداد فرمود: چگونه روزهداری و حال آنکه کنیزت را دشنام میدهی؟! روزه فقط خودداری از خوردن و آشامیدن نیست، بلکه خداوند آن را علاوه بر این دو، مانع کارها و سخنان زشت که روزه را بیاثر میکنند قرار داده است، چه اندکند روزهداران و چه بسیارند کسانی که گرسنگی میکشند.»10
حضرت امام سجاد(علیه السلام) در دعای حلول ماه رمضان به درگاه خداوند عرض میکند: به وسیله روزه این ماه یاریمان ده تا اندامهای خود را از معاصی تو نگه داریم و آنها را به کارهایی گیریم که خشنودی تو را فراهم آورد، تا با گوشهایمان سخنان بیهوده نشنویم و با چشمانمان به لهو و لعب نشتابیم و تا دستمانمان را به سوی حرام نگشاییم و با پاهایمان به سوی آنچه منع شده ره نسپاریم و تا شکمهایمان جز آنچه را تو حلال کردهای در خود جای ندهد و زبانهایمان جز به آنچه تو خبر دادهای و بیان فرمودهای گویا نشود... .»11
بنابراین، در ماه مبارک باید تمام اعضا و جوارح را از حرام دور نگه داشت و با اخلاص، توکل و توسل از اهلبیت(علیهمالسلام) و عمل به دستورها و احکام قرآن کریم و دوری از گناهان، انجام توبه نصوح و واقعی، عبادت، شبزندهداری، درک فضیلت شب قدر و... فضیلت ماه مبارک رمضان را درک کرد و از آن در راستای رسیدن به کمال حرکت کرد و باید در این ماه به گونهای خودسازی کرد که با اتمام ماه مبارک تأثیر و فواید آن در روح و جان افراد باقی باشد و اثر آن تا ماه رمضان سال بعد ماندگار باشد.
سوم ،چهارم و پنجم شعبان ، به ترتیب مصادف با میلاد بزرگ سالار شهیدان، امام حسین (ع) ؛ علمدار كربلا، ابوالفضل العباس و حضرت امام زین العابدین علیه السلام.
- با ولادتتان ، عشق متولد شد، رشادت رشد کرد، شهامت رنگ گرفت.
-با ولادتتان، زلال ترین تقوا از چشمه سار وجود جوشید و موج ، موجودیت یافت .
عشق در کلاستان، درس می خواند و آفرینش از روح تان جان گرفت ...
-----------------------------------
در این مطلب اشاره ای داریم به گزیده ای از اخلاق و رفتار امام حسین علیه السلام :
با نگاهى اجمالى به 56 سال زندگى سراسر خداخواهى و خداجویى حسین (ع ), درمیابیم كه هماره وقت او به پاكدامنى و بندگى و نشر رسالت احمدى و مفاهیم عمیقى والاتر از درك و دید ما گذشته است.
امام حسین (ع) به نماز و نیایش با پروردگار و خواندن قرآن و دعا و استغفار علاقه بسیارى داشت. گاهى در شبانه روز صدها ركعت نماز می گزاشت . (1) و حتى در آخرین شب زندگى دست از نیاز و دعا برنداشت , و خوانده ایم كه از دشمنان مهلت خواست تا بتواند با خداى خویش به خلوت بنشیند. و فرمود: خدا می داند كه من نماز و تلاوت قرآن و دعاى زیاد و استغفار را دوست دارم . (2)
حضرتش بارها پیاده به خانه كعبه شتافت و مراسم حج را برگزار كرد. (3) ابن اثیر در كتاب اسد الغابة می نویسد: كان الحسین رضى الله عنه فاضلا كثیر الصوم و الصلوة و الحج و الصدقة و افعال الخیر جمیعها. (4) حسین (ع ) بسیار روزه می گرفت و نماز میگزارد و به حج میرفت و صدقه میداد و همه كارهاى پسندیده را انجام میداد.
شخصیت حسین بن على (ع ) آن چنان بلند و دور از دسترس و پرشكوه بود كه وقتى با برادرش امام مجتبى (ع ) پیاده به كعبه می رفتند, همه بزرگان و شخصیت هاى اسلامى به احترامشان از مركب پیاده شده , همراه آنان راه می پیمودند. (5)
احترامى كه جامعه براى حسین (ع ) قائل بود, بدان جهت بود كه او با مردم زندگى میكرد - از مردم و معاشرتشان كناره نمی جست - با جان جامعه هماهنگ بود, چونان دیگران از مواهب و مصائب یك اجتماع برخوردار بود, و بالاتر از همه ایمان بی تزلزل او به خداوند, او را غمخوار و یاور مردم ساخته بود. و گرنه , او نه كاخ هاى مجلل داشت و نه سربازان و غلامان محافظ, و هرگز مثل جباران راه آمد و شد را به گذرش بر مردم نمی بستند,...
این روایت یك نمونه از اخلاق اجتماعى اوست , بخوانیم :
روزى از محلى عبور می فرمود, عده اى از فقرا بر عباهاى پهن شده شان نشسته بودند ونان پاره هاى خشكى می خوردند, امام حسین (ع ) می گذشت كه تعارفش كردند و او هم پذیرفت , نشست و تناول فرمود و آن گاه بیان داشت :ان الله لا یحب المتكبرین , (6) خداوند متكبران را دوست نمیدارد. سپس فرمود: من دعوت شما را اجابت كردم , شما هم دعوت مرا اجابت كنید. آنها هم دعوت آن حضرت را پذیرفتند و همراه جنابش به منزل رفتند.حضرت دستور داد هر چه در خانه موجود است به ضیافتشان بیاورند, (7) و بدین ترتیب پذیرایى گرمى از آنان به عمل آمد, و نیز درس تواضع و انسان دوستى را با عمل خویش به جامعه آموخت .
شعیب بن عبدالرحمن خزاعى می گوید: چون حسین بن على (ع ) به شهادت رسید, بر پشت مباركش آثار پینه مشاهده كردند, علتش را از امام زین العابدین (ع ) پرسیدند, فرمود این پینه ها اثر كیسه هاى غذایى است كه پدرم شب ها به دوش می كشید و به خانه زن هاى شوهرمرده و كودكان یتیم و فقرا می رسانید.(8)
شدت علاقه امام حسین (ع ) را به دفاع از مظلوم و حمایت از ستمدیدگان می توان در داستان ارینب وهمسرش عبدالله بن سلام دریافت , كه اجمال و فشرده اش را در این جا متذكر میشویم : یزید به زمان ولایتعهدى , با این كه همه نوع وسایل شهوت رانى و كام جویى و كامروایى از قبیل پول , مقام , كنیزان رقاصه و... در اختیار داشت , چشم ناپاك و هرزه اش را به بانوى شوهردار عفیفى دوخته بود.
پدرش معاویه به جاى این كه در برابر این رفتار زشت و ننگین عكس العمل كوبنده اى نشان دهد, با حیله گرى و دروغ پردازى و فریبكارى , مقدماتى فراهم ساخت تا زن پاكدامن مسلمان را از خانه شوهر جدا ساخته به بستر گناه آلوده پسرش یزید بكشاند.حسین بن على(ع) از قضیه باخبر شد, در برابر این تصمیم زشت ایستاد و نقشه شوم معاویه را نقش بر آب ساخت و با استفاده از یكى از قوانین اسلام , زن را به شوهرش عبدالله بن سلام بازگرداند و دست تعدى و تجاوز یزید را از خانواده مسلمان و پاكیزه اى قطع نمود و با این كار همت و غیرت الهی اش را نمایان و علاقه مندى خودرا به حفظ نوامیس جامعه مسلمانان ابراز داشت , و این رفتار داستانى شد كه درمفاخر آل على (ع ) و دنائت و ستمگرى بنى امیه , براى همیشه در تاریخ به یادگار ماند. (9)
علائلى در كتاب سمو المعنى می نویسد: ما در تاریخ انسان به مردان بزرگى برخورد می كنیم كه هر كدام در جبهه و جهتى عظمت و بزرگى خویش را جهانگیر ساخته اند, یكى در شجاعت , دیگرى در زهد, آن دیگرى در سخاوت , و... اما شكوه و بزرگى امام حسین (ع ) حجم عظیمى است كه ابعاد بی نهایتش هر یك مشخص كننده یك عظمت فراز تاریخ است , گویا او جامع همه والایی ها و فرازمندی ها است . (10)
آرى , مردى كه وارث بی كرانگى نبوت محمدى است , مردى كه وارث عظمت عدل و مروت پدرى چون حضرت على (ع ) است و وارث جلال و درخشندگى فضیلت مادرى چون حضرت فاطمه (س ) است , چگونه نمونه برتر و والاى عظمت انسان و نشانه آشكار فضیلت هاى خدایى نباشد. درود ما بر او باد كه باید او را سمبل اعمال و كردارمان قرار دهیم . امام حسین (ع ) و حكایت زیستن و شهادتش و لحن گفتارش و ابعاد كردارش نه تنها نمونه یك بزرگمرد تاریخ را براى ما مجسم می سازد, بلكه او با همه خویشتن , آیینه تمام نماى فضیلت ها, بزرگمنشی ها, فداكاری ها, جانبازی ها, خداخواهی ها وخداجویی هامی باشد. او به تنهایى می تواند جان را به لاهوت راهبر باشد و سعادت بشریت راضامن گردد. بودن و رفتنش , معنویت و فضیلت هاى انسان را ارجمند نمود.
یا الله،یا محمد،یا علی،یا فاطمة زهرا،یا حسن،یا حسین،یا مهدی (عج) و تو ای روح الله و شما ای پیروان صادق شهیدان.
خدایا چگونه وصیت نامه بنویسم در حالی كه سراپا گناه و معصیت و نافرمانی ام. گرچه از رحمت و بخشش تو ناامید نیستم ولی ترسم از این است كه نیامرزیده از دنیا بروم. می ترسم رفتنم خالص نباشد و پذیرفته درگاهت نشوم. یا رب العفو، خدایا نمیرم در حالی كه از ما راضی نباشی. ای وای كه سیه روز خواهم بود.خدایا چقدر دوست داشتنی و پرستیدنی هستی! هیهات كه نفهمیدم. یا ابا عبدالله شفاعت! آه چقدر لذت بخش است انسان آماده باشد برای دیدار ربّش ، و چه كنم كه تهیدستم،خدایا تو قبولم كن.
سلام بر روح خدا، نجات دهنده ما از عصر حاضر، عصر ظلم وستم، عصر كفر و الحاد،عصر مظلومیت اسلام وپیروان واقعی اش. عزیزانم شبانه روز باید شكرگزار خدا باشیم كه سرباز راستین صادق این نعمت شویم و باید خطر وسوسه های درونی ودنیا فریبی را شناخته و بر حذر باشیم كه صدق نیت وخلوص در عمل ،تنها چاره ساز است.
ای عاشقان اباعبدالله بایستی شهادت را در آغوش گرفت،گونه ها بایستی از شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند. بایستی محتوای فرامین امام را درك و عمل نمائیم تا بلكه قدری از تكلیف خود را در شكر گزاری بجا آورده باشیم.
وصیت به مادرم وخواهران و برادرانم و اهل فامیل بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست،همیشه بیاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل كنید،پشتیبان و از ته قلب مقلد امام باشید،اهمیّت زیاد به دعاها و مجالس یاد اباعبدالله و شهدا بدهید كه راه سعادت و توشه آخرت است. همواره تربیت حسینی و زینبی بیابید و رسالت آنها را رسالت خود بدانید وفرزندان خود را نیز همانگونه تربیت كنید تا سربازانی با ایمان و عاشق شهادت و علمدارانی صالح وارث حضرت ابولفضل برای اسلام ببار آیند. از همه كسانی كه از من رنجیده اند و حقی بر گردن من دارند طلب بخشش دارم و امید دارم خداوند مرا با گناهان بسیار بیامرزد.
خدایا مرا پاكیزه بپذیر
مهدی باكری
قدرت رسانه بیش از اون چیزیه که فکرشو میکنیم ؛ همیشه اون چیزی که در رسانه ها میبینیم حقیقت ندارند...
سعی کنیم زود قضاوت نکنیم...
در صحت و درستي اين كلام، ذره اي ترديد نيست. اين كلام را بايد با تمام وجود پذيرفت؛ زيرا به جز خداوند قادر متعال، هيچ نيروي ديگري نمي توانست خرمشهر را آزاد سازد. اگر اين چنين نبود، صدام حسين با غرور نمي گفت: «اگر ايرانيان بتوانند خرمشهر را آزاد سازند، كليد بصره را به آنان خواهم داد» آري صدام حسين معدوم و ارتش بعث عراق، خرمشهر را پس از اشغال، به يك دژ تسخيرناپذير نظامي تبديل كرده بودند. آنان با علم به موقعيت راهبردي خرمشهر براي ايران و نقش تعيين كننده آن در معادلات جنگ و سرنوشت نبرد، با استفاده از تمامي تجارب بشري در عرصه جنگ ها و با استقرار نيروهاي فراوان همراه با مدرن ترين تجهيزات و ايجاد موانع گوناگون در مسير نيروهاي رزمنده ايراني، به اين اطمينان رسيده بودند كه ايراني ها، هرگز قادر به بازپس گيري خرمشهر نخواهند بود.
در صحت و درستي اين كلام، ذره اي ترديد نيست. اين كلام را بايد با تمام وجود پذيرفت؛ زيرا به جز خداوند قادر متعال، هيچ نيروي ديگري نمي توانست خرمشهر را آزاد سازد. اگر اين چنين نبود، صدام حسين با غرور نمي گفت: «اگر ايرانيان بتوانند خرمشهر را آزاد سازند، كليد بصره را به آنان خواهم داد» آري صدام حسين معدوم و ارتش بعث عراق، خرمشهر را پس از اشغال، به يك دژ تسخيرناپذير نظامي تبديل كرده بودند. آنان با علم به موقعيت راهبردي خرمشهر براي ايران و نقش تعيين كننده آن در معادلات جنگ و سرنوشت نبرد، با استفاده از تمامي تجارب بشري در عرصه جنگ ها و با استقرار نيروهاي فراوان همراه با مدرن ترين تجهيزات و ايجاد موانع گوناگون در مسير نيروهاي رزمنده ايراني، به اين اطمينان رسيده بودند كه ايراني ها، هرگز قادر به بازپس گيري خرمشهر نخواهند بود.
اما محاسبه عراقي ها غلط ار آب درآمد و ايراني ها خرمشهر را آزاد كردند و هزاران هزار عراقي را به اسارت گرفتند و خسارات سنگيني بر ارتش بعث عراق وارد ساختند. اما اين آزادسازي، از طريق عادي حاصل نشد. خرمشهر از طريقي آزاد گشت كه امام(ره) راز آن را با جمله، «خرمشهر را خدا آزاد كرد» آشكار ساختند. اكنون سوال اين است كه، چرا خرمشهر را خدا آزاد كرد؟
.... .
... .
خانم محترم
اگر تیر دشمن جـسـم شهدا را شکافت.
تیر بدحجابی تو قـلـب شهدا را میدرد.
دخترک رو به مرد بسیجی کرد و گفت : واقعا آقا؟!
مرد گفت: ببخشید چی واقعا؟
دخترک گفت: واقعا شما بچه بسیجی ها از دخترای چادر به سر بیشتر از ما خوشتون میاد؟!
مردگفت: بله!
دخترک گفت: اگه بله، پس چرا پسرایی که از ماها خوششون میاد از کنار ما که میگذرند محو ما میشن، ولی همین که تو و امثال تو از چند متری یه دختر چادری که رد میشید در حالیکه سرتون پایینه رد میشید!
مرد گفت: آره راست میگی،سر پایین انداختن کمه!
دخترک گفت: کمه!؟ ببخشید متوجه نمیشم!
مرد گفت: برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا (س) باید زانو زد...حقا که سر پایین انداختن کمه،آره تو راست میگی واقعا.
ما پيرو ولايتيم؛ ولاتي كه از حضرت محمد(ص) به ما ارث رسيده است، و از اوست كه ميشنويم و به جان خريداري ميكنيم، و پيروي از امر اوست كه شهيدان في سبيلالله ميباشندو نقطه و نكتهاي كه رزمندگان ما را چنين بيباك كرده همين ميباشد.
فرازی از وصیتنامهشهید يدالله فيضي سراندشتيهر چند كه قابليت پيام دادن به مردم را ندارم ولى وظيفه شرعى خود مىدانم كه به ملت ايران بگويم و برادران و خواهران عزيز(پشتيبان ولايت فقيه باشيد و امام بزرگوار اين وارث حسين(ع) را تنها نگذاريد كه امروز روز امتحان است)خداوند بر ما منت گذاشته و اين امانت را به ما رسانده است مبادا كه از وى پيروى ننماييد و اسلام را تنها گذاريد كه اين از آرزوهاى سر سپردگان داخلى و خارجى است.بگذاريد اين نوميدى هميشه در دلهايشان طنين افكند.
فرازی از وصیتنامهشهید جهانبخش مرادى صانع